. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . تقدیم به همه کسانی که جوابشان بی وفائی یار بوده است. . . . . . . . . . . . . . .
درباره من
همیشه تنها ............
یه روز عشقت رو دزدیدم و برای اینکه جاش مطمئن باشه اون رو تو قلبم
قایم کردم اما نمی دونستم که یه روز برای اینکه اون رو پس بگیری قلبم
رو می شکنی
ادامه...
با عرض سلام نمی دونم که چقدر غم دنیا رو سرت سنگینی می کنه اما این بدون که با تکیه به خدا می شود همه غم ها رو پاک کرد . همه ما غم داریم اما اینو می دونم که خدایی هم داریم که می تونه همه غم ها رو پاک کنه . سرت شما رو درد نیارم به امید اینکه از وبلاگ من دیدن فرمایید www.koompoot.blogsky.com موفق باشید از طرف کسی که همه غم ها شو برد پیش خدا وگفت منم یک دانشجو هستم منظورم کعبه و خانه خدا هست.
ببین خدایش اگه بهت چیزی نمی گم می گم باز غمباد می کنی حالا بیاو درستش کن اخه دختر ناحسابی ما خودمون کم دردو غم داریم حالا هلک هلک درد تو رو هم گوش بدیم یه تماسی با من داشته باش معاینت کنم ممکنه نیاز باشه بفرستند تیمارستان پهلو خودم (چیزی از مطالبتو نخوندم از غم دیگران غمگین می شم ولی عکس وبلاگت خوب بود
بازم سلام ممنون از اینکه به من سر زدی خیلی خمشحال شد م و به پاس این محبتت وبلاگتو لینک کردم تا بعد....... وقتی که نگاهش کردم زبونم بند اومد جلوم ایستاده بود ولی نمی تونستم حتی یک کلمه بهش حرف بزنم همینطور این پاو اون پا می کردم تا وقت تموم شد و اون رفت و من فریاد زدم که دوسش دارم اما حیف دیر گفتم دیر دیر دیر .......
سلام خوبی من یه چند روزی نبودم منم درد دل شکستنو کشیدم ولی این سبب نمیشه که با خودم اینجوری تا کنم چیزی که گذشت دیگه بر نمیگرده به نظر من باید از گذشته عبرت گرفت از من به شما نسیهت من کوچیکتر از اینا هستم که بخام شمارو نسیهت کنم به انوانه برادر کوچیکتر سعی کن تا جایی که میتونی شاد باشی و خودتو به دیگران شاد نشون بدی راستی وبلاگت خیلی خیلی قشنگ شده هر روزم قشنگ تر میشه اگه در مورده وبلاگ منم برای قشنگتر شدن طرحی به فکرت رسید ممنون میشم بهم بگی امید وارم از این به بعد همیشه شاد باشی بازم بهت سر میزنم کوچیک شما هادی ببخشید اگه با حرفام سرتو درد اوردم
ولی همیشه بودن یکی و نبودن دیگری هست که آدمارو قصه می کنه... یه قصه ای که شاید حتی کلاغ هم راهشو گم نکنه.. ولی همیشه کلاغ قصه ها از غم غصه آدم ها به لونه اش نمی رسه... فقط برای همین..
زمان طولانی میشه واسه اونایی که غصه دارن . کوتاه میشه واسه اونایی که شادن .دیر میگذره برای اونایی که منتظرن .زود میگذره برای اونایی که عجله دارن. اما ...... اما ابدی میشه برای اونایی که عاشقن
دوست عزیزم به روزم .. منتظرم عطر یاست به وبلاگم زندگی بده
-------------- تو رو زیبا می خواهم .. گرچه نمی توانم زیبایی تو را درک کنم .. نمی توانم درک کنم که چرا پرندگان زیبا می خوانند.. وچرا عاشق تو هستم.. *********** زلالی آب زیبای کبوتر ناز آهو عطر یاس وتمام افسانه های عاشقی را از تو می خواهم.. ********** من تو را می خواهم ...
سلام برای دهمین بار که کامنتتو می خونم نمی دونم چرا هر دفه می خونم بیش تر ناراحت می شم نمی دونم چرا اما حس می کنم نسبت به قبل خیلی بدتری خیلی سرد شدی یاسی نگو که درست حس می کنم(خدایا ، ای کاش احساسم اشتباه باشه)
مگه اهمیتی داره که یکی باشه یا نباشه .. این روزها برا هیچ مهم نیست .. به همون اندازه که رسیدن هیچ کلاغی مهم نیست .. همه فقط خودشون را می بینن ... فقط ........
چرا؟ کی تونسته اذیتت کنه؟ اصلا کی دلش اومده؟ کی جرئت کرده یاسی منو اذیت کنه؟ بد خوندن کامنتت قاطی شدم چی شده؟ نگرانتم بگو چی شده؟ اگه مایلی می تونیم با هم صحبت کنیم
سلام قصد ناراحت کردن شما را نداشتم. درسته این حرفها رو کسی دوست نداره و نمی]واد بشنوه. واسه همینه که وبلاگم کسی پیام نمیزاره چون واسشون آزار دهند هست که این حرفها رو بشنون. حیف که این حرفها واقعیات زندگی هستن و ما هم چشم و گوش خودمون رو بستیم و نی]واهیمگوش کنیم. خلاصه که باید ازجایی شروغع کرد. اتفاقاْ وبلاگتان بسیار زیباست. وگرنه من هر روز بهاین وبلاگتون سر نمیزدم. فقط این منو ناراحت میکنه کهای کاش می شد دلایل ناخودآگاه غمگینی خودتون و دیگرانی که چنین دلیلی مشابه شما درند رو کشف می کردید و اونوقت متوجه می شدید که چه اشتباهی است که در این دنیای زیبا چنین غمها مدرنیاشتباهه. من فقط نظرم ر دادم. نمیخواستم ناراحتتون کنم. امیدوارم که یه روزی به مسیزری خودتون رو بندازید که اسم وبلاگ به حرفهای دخترک شاد و زیا تغییر کنه. با آرزوی موفقیت برای همه غمگینهای دنیا و مخصوصاْ شما.
سلام عزیزم ممنون از حضورت.. نه عزیزم موضوع این نیست که مردا هیچی ندارن که خانوما بدونن و ازش خبر داشته باشن.. این کتاب میخواد نشون بده که مردا چیزی در مورد زنان نمیدونن..چون اسم کتاب اینه که همه چیزایی که مردان در مورد زنان میدانند..ولی کتاب کاملا خالیست و برگهایش سفید است..و این یعنی اونا هیچی در مورد زنان نمیدونن :))
سلام یاسمین عزیز. فوق العاده بود. کاش یا همه بودن یا هیچکس نبود. ممنون از بابت نمره. اما در هر صورت تو من رو زود یادت می ره. کاش ما آدمها زود همدیگرو فراموش نمی کردم. همین. کاش به خودمون ایراد می گرفتیم. کاش خودمونو نقد می کردیم. من از دست تو به عنوان یک دوست وبلاگی شاکیم. (: شایدم کلاغ ها کار خودشونو می کنن و ما آدمها کار خودمونو . در اون صورت نیازی به ایراد گرفتن به کلاغ ها نبود. ولی ای کاش این کلاغ های لعنتی یه جوری به خونشون می رسیدن که این قدر احتیاج به قصه نبود. ولش کن. حالم خوب نیست.(خنده)
سلام یاسمن جان ممنون که اومدی و سرزدی ببخشید که من خیلی خیلی کم میام بهت سر میزنم ولی خوبه لا اقل تو عین من نیستی آخه من واقا دیگه خسته شدم خوب میبینم که خیلی ها باهات درد و دل کردن و تو دیگه حال نداری بقیرو بخونی پس من بیشتر مزاهمت نمیشم تا بعد خدا نگهدار
سلام. آرزوی بهترین لحظات رو واستون دارم. امیدوارم همیشه زیبا و زنده بنویسید و موفق باشید. خوشحالم کردین که به وبلاگ کوچک من تشریف آوردین. متشکرم ازتون.
سلام گلم: ...دل دریا رو نوشتی همه لحظه ها رو نوشتی...دل ما رو بنویس... همیشه از دوستای گلم بخاطر لطف بی دریغشون سپاسگذارم...دوباره دعوتید قسمت ششم فرشته ای روی زمین رو بخونید...منتظرم...بای دلتنگیها
سلام خواهرجونم از اینکه این همه مزاحمت میشم باید منو ببخشی . الان ساعت ۹:۳۷ دقیقه شبه . تنهای تنهام ... همه رفتن خونه داییم ولی من نمیدونم چرا دارم دیونه میشم و از همه رونده شدم . باورش برای خودم هم سخته که حتی با پدر و مادرم حرف نزنم .تو رو خدا می دونم تو حالت بهتر از من نیست ولی اگه می تونی کمکم کن . به خدا زیاد نمونده کارم به ...بکشه ؟ خواهر جونم الان تو تنها کسی هستی که شدی محرم اسرارم . ای کاش می شد باهم صحبت کنیم شاید صدات .. خواهر جونم کمکم کن. از این به بعد فکر سربازی رفتن هم بیشتر داره منو دیونه میکنه که بازهم دو سال از این عمرم تلف بشه.
سلام گله ..... یه دختر ی بود دستی دستی داشت زندگیشو پای یه نا مرد که اسم مردا رو لکه را کرده می ذاشت .... این دختر قصه به حر فای داداشیش که به اون می گفت بفکر چار ه باش به دنباله فرصتی دوبار ه باش گوش نمیداد. ..داداشی زبونش مو در اوردو .... اصلا فکر نمی کرد با این کارا دله دادشی خون می شه آخ ه از وقتی بی وفایی ونا مردی مع شوقشو شنیده دیگه اون شده همی دارو ندارش.ولی این دختر قصه فکر میکنه داداشی فقط حرف می زنه وچیزی به خاطره سنه کمش نمی فهمه ولی نمیدونه اونم یه جور دیگه این حسو تجربه کرده وراههای اونو رفته ولی جز هدر دادن عمرش چیزی عایدش نشدهواینم نمی دونه که داداشی واقعا از صمیم قلب دوسش دار ه...
داداشی حرفاش تعریف نمی کنه مرامورفتارشه که اونو تعریف میکنه آما کاش این دختره قصه اینو میفهمید وبه حرفاش یه جو ارزش قائل میشد...کاشکی .....
یکی بود ..یکی نبود یه یاسی نامی بود که یه زمانی که خیلی هم دور نبود ، دم از معرفت میزد و وفا ودل تنگی و این حرفها ولی ولی ولی این روزگار نامراد کاری کرد که اون یاسی نام هم خودش شد جزو آدمهایی که باید براش نوحه بی وفائی سرود.
لام وعاشق باشید. چند نکته را می]وام برایتان عرض کنم. کسی از شنیدن این حرف ها خوشش نمیاد اما من می گم. منظورم به کل این نوع از احساسات و علاقهه ا است. امیدوارم که از دستم نارحت نشید. یه بار هم براتون پیام گذاشتم اما مثل اینکه شما خوشتون نیومد و نزاشتید داخل نظرات. مشکلی نیست اگه داخل نظرات نزارید مهم اینه که شما این مطلب رو بخونید و بهش فکر کنید. امیدوار توی دنیا کسی نمونه که غمی خودساخته در وجودش مونده باشه و با غم خودشو کامل احسا نکنه. سوءتفاهم پیش نیاد.اما حرف من: کسانی که آشنای طریقت عشق بشوند ، در دنیا نادرند و بهمین دلیل است ، که انسانها در بیراهه های احساس خود سرگردان وافسرده میشوند . همه کس دوست دارد عاشق بشود و معشوق ومحبوب باشد ، ولی اوّل انسان باید بیدار شود و این هنر عشقورزی را بیاموزد . بشر در خواب غفلت است ولی طالب عشق . به چه دلیل است که تلاشها به جائی نمیرسد ، بخاطراینست که این هنر را نیاموخته است و توان عشق ورزی را در خود زندانی کرده است و خدا و انسانهای دیگر را مقصرمیداند . کسی که بیدار شده است هیچ کس را جز خود مقصرنمیداند و بدان مرحله میرسد که امیال و اعمالش با هم هماهنگیداشته باشند و مجنون دلش را به بارگاه پر شکوه عشق لیلا میرساند انسان گاهی به حدی متکی به دیگران میشوید که اگر به شما بگویند "خیلی شاد به نظر میرسید" احساس شادی می کنید. تحت تاثیر عقاید مردم قرار گرفتن را متوقف کنید. بهتر است به درون خود توجه کنید، اجازه دهید تا عرض اندام کند. خلاقیت خویش را بفهمید. اجازه دهید حس درونیتان چیزةایی به شما بگوید. به آن اعتماد کنید تا رشد کنید. اگر به آن اعتماد کنید، آن را تغذیه میکنید و قویتر می شوید. حتی اگر چیزهایی را به شما بگوید که شما دوست ندارید آنها را بشنوید آنجاست که شما باید خود را تغییر دهید. خود را بشناسید. وابستگی ، انسان را از بی نهایت هستی ، به محدوده ای گره می زند، به مانند چشمی که از این همه رنگ ، فقط رنگ سیاه و سفید را ببیند. وقتی خودت را وابسته به موقعیت یا فردی می کنی، در واقع خود را از موقعیت برتر و آزادی که داری به جایگاه پَست و محدودی تنزّل داده و گره می زنی. خود را شکننده میکنی. افراد و اشیاء دیگر زوال پذیر و رفتنیاند. شغل ، مدرک ، ثروت ، سلامتی ، احساس و ... ، همه تغییر پذیر و از بین رفتنی اند. و هرکس به آنها وابسته باشد نیز رنج فرسودگی ، تنهایی، جدایی و پست شدن را ناچاراً ، همواره با خود دارد. و اما عشق عشق فراتر از هر گونه وابستگی هاست. اگر تو به یک نفر وابسته شدی و بدون او می میری ، نام آن را عشق مگذار. مثل نوزادی که به شیر مادر وابسته است ، اگر شیر مادر نباشد کودک می میرد، چون وابسته است. عشق وابستگی نیست که با نبود معشوق ، فرد مردنی شود. اصلاً معشوقی که اکنون باشد و فردا نباشد ، چگونه می تواند عشق ایجاد کند، صرفاً یک نوع وابستگی می آورد. و صد البته هنگام از بین رفتن هم تاثر و اندوه. آری عشق همیشه رو به تزاید است. عشق آزاد و رهاست و پیرو آن عاشق و معشوق هم چنین اند. عشق ، عاشق را هر روز فربه تر می کند. شادتر می کند. حرکت عشق فقط رو به جلوست. غم و شادی در عشق واقعی ، مساوی و لذت بخش است. معشوق شکستنی نیست، مردنی نیست، پژمردنی نیست ، بی وفا نیست. لذا عاشق هم به همین صورت پایدار ، قوی و رو به رشد است. و بیت زیر نیز توصیف چنین عشقی است. خالق کوچک درفکر و وجود، ما انسانها هستیم و خوب توجه کنیم که خالق بزرگ و مهربان و بخشنده چه معجزه ها میکند . اگر درد و غمی به ما میدهد برای سازندگی خود ما میباشد ، که بتوانیم ایمانمان را قوی و توکل باو را در کُنه وجود خود جای دهیم و قناعت پیشه باشیم و از بدیها دوری نماییم .انسانی که این مشخصات را داشته باشد از هیچ اتفاقی نمی هراسد . نه آمدن ما باین دنیا بدست ما بوده و نه رفتنمان . ولی این مدتی که در کشتی زندگی قرار گرفته ایم میتوانیم تصمیماتی برای خودمان درنظر بگیریم که هم برای خودمان مفید باشد و بدیگران نیز صدمه ای نزند . و گرنه دچار طوفان دریا خواهیم شد و از آفتاب روشن و گرما بخش و ساحل اطمینان بخش دور خواهیم ماند
سلام . نوشتههات اعداد بالای ۵۰-۶۰ تا نظر داشت. این یعنی اینکه احتیاجی نیست من از وبلاگت تعریف کنم. اما واقعا قشنگ بود. منتظر حضور گرمت توی وبلاگم هستم.
سلام می شه یه خورده واضح تر بگین ؟ من نگرفتم!!!!!!!!!
راستی حال و احوالت چطوره؟ بدون قرص چطوری سر می کنی؟ منو ببخش ، خیلی بد شده بودم یعنی یه کمی سرم شلوغ شده بود اصلا یادم رفت حالت و بپرسم و وقتیم یادم میومد دیگه کامنت گذاشته بودم و ........... ببخشید
سلام یاسی جون از اینکه لطف کردی و به من سر زدی ممنونم. امیدوارم که حالت خوبه خوب باشه . راستی می دونی آماره ازدواج در چه حیوانی بیشتره؟ تو حلزون چون هم خونه داره هم ماشین . قربون خواهر عزیزم
یاسی عزیز ممنونم به خاطر نوشته زیبات خیلی عالی بود تو همیشه من روشرمنده میکنی هر وقت که دوست داشتی هر وقت که دلت گرفت هر وقت که احتیاج به صحبت کردن داشتی تا اروم بشی روی داداشت حساب کن چون نمیتونم ناراحتی خواهرم رو ببینم ها یاسمین بهترین آرزو ها رو برات ارزو میکنم
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
با عرض سلام
نمی دونم که چقدر غم دنیا رو سرت سنگینی می کنه
اما این بدون که با تکیه به خدا می شود همه غم ها رو پاک کرد .
همه ما غم داریم اما اینو می دونم که خدایی هم داریم که می تونه همه غم ها رو پاک کنه .
سرت شما رو درد نیارم به امید اینکه از وبلاگ من دیدن فرمایید
www.koompoot.blogsky.com
موفق باشید از طرف کسی که همه غم ها شو برد پیش خدا وگفت منم یک دانشجو هستم منظورم کعبه و خانه خدا هست.
ببین خدایش اگه بهت چیزی نمی گم می گم باز غمباد می کنی حالا بیاو درستش کن اخه دختر ناحسابی ما خودمون کم دردو غم داریم حالا هلک هلک درد تو رو هم گوش بدیم یه تماسی با من داشته باش معاینت کنم ممکنه نیاز باشه بفرستند تیمارستان پهلو خودم (چیزی از مطالبتو نخوندم از غم دیگران غمگین می شم ولی عکس وبلاگت خوب بود
آتش نگرفتی که معنی سوختن رو بفهمی....
دلت شاد
بازم سلام
ممنون از اینکه به من سر زدی خیلی خمشحال شد م و به پاس این محبتت وبلاگتو لینک کردم
تا بعد.......
وقتی که نگاهش کردم زبونم بند اومد جلوم ایستاده بود ولی نمی تونستم حتی یک کلمه بهش حرف بزنم همینطور این پاو اون پا می کردم تا وقت تموم شد و اون رفت و من فریاد زدم که دوسش دارم اما حیف دیر گفتم دیر دیر دیر .......
وای خیلی قشنگ بود. تا حالا به این موضوع فکر نکرده بودم.التماس دعا
سلام خوبی من یه چند روزی نبودم
منم درد دل شکستنو کشیدم
ولی این سبب نمیشه که با خودم اینجوری تا کنم چیزی که
گذشت دیگه بر نمیگرده به نظر من باید از گذشته عبرت گرفت
از من به شما نسیهت من کوچیکتر از اینا هستم که بخام شمارو نسیهت کنم به انوانه برادر کوچیکتر سعی کن تا جایی که میتونی شاد باشی و خودتو به دیگران شاد نشون بدی
راستی وبلاگت خیلی خیلی قشنگ شده هر روزم قشنگ تر میشه اگه در مورده وبلاگ منم برای قشنگتر شدن طرحی به فکرت رسید ممنون میشم بهم بگی امید وارم از این به بعد همیشه شاد باشی بازم بهت سر میزنم
کوچیک شما
هادی
ببخشید اگه با حرفام سرتو درد اوردم
منم این ماه عزیز رو بهت تبریک میگم امیدوارم ماه پرباری برات باشه
شاد باشی عزیز
salam
mamnon ke sar zadi bazam sar bezan
سلام بر شما
امیدوارم خوب و خوش باشید.
بر می گرده
به ما هم سری بزنید.
منتظر حضورتون هستیم.
پیروز باشید.
التماس دعا
یا علی
راست میگیا ... اونا هیچ وقت نمیرسن .. چرا
سلام یاسمین جونم
خواهش میکنم من کاری نکردم (نیش)
ممنونم سر زدی
نمیخوای آپ کنی؟
تازگیا تنبل شدی...
قبلنا بیشتر آپ میکردی...
ولی همیشه بودن یکی و نبودن دیگری هست که آدمارو قصه می کنه... یه قصه ای که شاید حتی کلاغ هم راهشو گم نکنه.. ولی همیشه کلاغ قصه ها از غم غصه آدم ها به لونه اش نمی رسه... فقط برای همین..
سلام خوبی یاسمین جونم؟
این آپت خیلی زیبا بود
زمان طولانی میشه واسه اونایی که غصه دارن . کوتاه میشه واسه اونایی که شادن .دیر میگذره برای اونایی که منتظرن .زود میگذره برای اونایی که عجله دارن. اما ...... اما ابدی میشه برای اونایی که عاشقن
فعلآ خداحافظ
یاسمین راستی چرا غمگین و تنها ؟؟ دوست دارم با هم حرف بزنیم خیلی زیاد
سلام یاسمین خانوم . خوبی کم پیدایی خانومی !!
خیلی قشنگ بود تکون دهنده .
موفق باشی
اپیدم دوست داشتی سر بزن
دوست عزیزم به روزم .. منتظرم عطر یاست به وبلاگم زندگی بده
--------------
تو رو زیبا می خواهم ..
گرچه نمی توانم زیبایی تو را درک کنم ..
نمی توانم درک کنم که چرا پرندگان زیبا می خوانند..
وچرا عاشق تو هستم..
***********
زلالی آب
زیبای کبوتر
ناز آهو
عطر یاس
وتمام افسانه های عاشقی را از تو می خواهم..
**********
من تو را می خواهم ...
سلام
برای دهمین بار که کامنتتو می خونم
نمی دونم چرا هر دفه می خونم بیش تر ناراحت می شم
نمی دونم چرا
اما حس می کنم نسبت به قبل خیلی بدتری
خیلی سرد شدی
یاسی نگو که درست حس می کنم(خدایا ، ای کاش احساسم اشتباه باشه)
در ناامیدی بسی امیدست
پایان شب سیه سپیدست
غم هات کوتاه
مگه اهمیتی داره که یکی باشه یا نباشه ..
این روزها برا هیچ مهم نیست ..
به همون اندازه که رسیدن هیچ کلاغی مهم نیست ..
همه فقط خودشون را می بینن ...
فقط ........
به روز هستم و خوشحال می شم سری بزنی
سلام یاسمین
خوبی؟؟
ببخشید دیر سر زدم
نبودم مشهد بودم
خیلی واست دعا کردم ، دو رکعت نماز هم واست خوندم
**موفق باشی**
سلام
چرا؟
کی تونسته اذیتت کنه؟ اصلا کی دلش اومده؟
کی جرئت کرده یاسی منو اذیت کنه؟
بد خوندن کامنتت قاطی شدم
چی شده؟
نگرانتم
بگو چی شده؟
اگه مایلی می تونیم با هم صحبت کنیم
غم هات کوتاه
کی میدونه آخر قصه چیه؟کی میدونه آخر سفر کجاست؟
سلام
قصد ناراحت کردن شما را نداشتم. درسته این حرفها رو کسی دوست نداره و نمی]واد بشنوه. واسه همینه که وبلاگم کسی پیام نمیزاره چون واسشون آزار دهند هست که این حرفها رو بشنون. حیف که این حرفها واقعیات زندگی هستن و ما هم چشم و گوش خودمون رو بستیم و نی]واهیمگوش کنیم.
خلاصه که باید ازجایی شروغع کرد.
اتفاقاْ وبلاگتان بسیار زیباست. وگرنه من هر روز بهاین وبلاگتون سر نمیزدم.
فقط این منو ناراحت میکنه کهای کاش می شد دلایل ناخودآگاه غمگینی خودتون و دیگرانی که چنین دلیلی مشابه شما درند رو کشف می کردید و اونوقت متوجه می شدید که چه اشتباهی است که در این دنیای زیبا چنین غمها مدرنیاشتباهه.
من فقط نظرم ر دادم. نمیخواستم ناراحتتون کنم.
امیدوارم که یه روزی به مسیزری خودتون رو بندازید که اسم وبلاگ به حرفهای دخترک شاد و زیا تغییر کنه.
با آرزوی موفقیت برای همه غمگینهای دنیا و مخصوصاْ شما.
سلام عزیزم
ممنون از حضورت..
نه عزیزم موضوع این نیست که مردا هیچی ندارن که خانوما بدونن و ازش خبر داشته باشن..
این کتاب میخواد نشون بده که مردا چیزی در مورد زنان نمیدونن..چون اسم کتاب اینه که همه چیزایی که مردان در مورد زنان میدانند..ولی کتاب کاملا خالیست و برگهایش سفید است..و این یعنی اونا هیچی در مورد زنان نمیدونن :))
سلام . وبلاگ زیبایی دارید.
اگه ممکنه ما رو لینک کنید.
یه نظر بدید ما هم شما رو لینک میکنیم.
موفق باشید. مهدی و سعید (مجله تی)
الهم ان لم تکن غفرت لنا فی ما مضی من شعبان فاغفرلنا فی ما بقی منه
سلام یاسمین عزیز.
فوق العاده بود. کاش یا همه بودن یا هیچکس نبود.
ممنون از بابت نمره.
اما در هر صورت تو من رو زود یادت می ره.
کاش ما آدمها زود همدیگرو فراموش نمی کردم.
همین. کاش به خودمون ایراد می گرفتیم. کاش خودمونو نقد می کردیم.
من از دست تو به عنوان یک دوست وبلاگی شاکیم. (:
شایدم کلاغ ها کار خودشونو می کنن و ما آدمها کار خودمونو . در اون صورت نیازی به ایراد گرفتن به کلاغ ها نبود.
ولی ای کاش این کلاغ های لعنتی یه جوری به خونشون می رسیدن که این قدر احتیاج به قصه نبود.
ولش کن. حالم خوب نیست.(خنده)
سلام یاسمن جان
ممنون که اومدی و سرزدی
ببخشید که من خیلی خیلی کم میام بهت سر میزنم ولی خوبه لا اقل تو عین من نیستی
آخه من واقا دیگه خسته شدم
خوب میبینم که خیلی ها باهات درد و دل کردن و تو دیگه حال نداری بقیرو بخونی پس من بیشتر مزاهمت نمیشم
تا بعد خدا نگهدار
روی اومدن دوستای قدیمی حساب میکردم ..... چرا نیومدی ؟؟؟ باهام قهری ؟؟؟؟؟
):
):
سلام. آرزوی بهترین لحظات رو واستون دارم. امیدوارم همیشه زیبا و زنده بنویسید و موفق باشید. خوشحالم کردین که به وبلاگ کوچک من تشریف آوردین. متشکرم ازتون.
سلام گلم:
...دل دریا رو نوشتی همه لحظه ها رو نوشتی...دل ما رو بنویس...
همیشه از دوستای گلم بخاطر لطف بی دریغشون سپاسگذارم...دوباره دعوتید قسمت ششم فرشته ای روی زمین رو بخونید...منتظرم...بای
دلتنگیها
سلام خواهرجونم
از اینکه این همه مزاحمت میشم باید منو ببخشی .
الان ساعت ۹:۳۷ دقیقه شبه . تنهای تنهام ...
همه رفتن خونه داییم ولی من نمیدونم چرا دارم دیونه میشم
و از همه رونده شدم .
باورش برای خودم هم سخته که حتی با پدر و مادرم
حرف نزنم .تو رو خدا می دونم تو حالت بهتر از من نیست ولی
اگه می تونی کمکم کن .
به خدا زیاد نمونده کارم به ...بکشه ؟
خواهر جونم الان تو تنها کسی هستی که شدی محرم اسرارم .
ای کاش می شد باهم صحبت کنیم شاید صدات ..
خواهر جونم کمکم کن.
از این به بعد فکر سربازی رفتن هم بیشتر داره
منو دیونه میکنه که بازهم دو سال از این عمرم تلف بشه.
دوسست دارم
داداشی کوچیکت قاسم
سلام یاسی جان
خوبی؟
میگم اگه کلاغ ها به خونشون می رسیدن که دیگه...هیچ اتفاقی نمی افتاد !
چی گفتم
بی خیال
;)
babye
سلام گله
..... یه دختر ی بود دستی دستی داشت زندگیشو پای یه نا مرد که اسم مردا رو لکه را کرده می ذاشت ....
این دختر قصه به حر فای داداشیش که به اون می گفت بفکر چار ه باش به دنباله فرصتی دوبار ه باش گوش نمیداد. ..داداشی زبونش مو در اوردو ....
اصلا فکر نمی کرد با این کارا دله دادشی خون می شه آخ ه از وقتی بی وفایی ونا مردی مع شوقشو شنیده دیگه اون شده همی دارو ندارش.ولی این دختر قصه فکر میکنه داداشی فقط حرف می زنه وچیزی به خاطره سنه کمش نمی فهمه ولی نمیدونه اونم یه جور دیگه این حسو تجربه کرده وراههای اونو رفته ولی جز هدر دادن عمرش چیزی عایدش نشدهواینم نمی دونه که داداشی واقعا از صمیم قلب دوسش دار ه...
داداشی حرفاش تعریف نمی کنه مرامورفتارشه که اونو تعریف میکنه آما کاش این دختره قصه اینو میفهمید وبه حرفاش یه جو ارزش قائل میشد...کاشکی .....
ایام به کام
سلام عزیزم وبلاگ با حالی داری منم تازه کارم خوشحال می شم سر بزنی
سلام دوست عزیز
وبت واقعا زیباست
از مطالبتون لذت بردم
اگه سر بزنین خوشحال میشم
واسه تبادل لینک خبرم کنین
یاسی جونم سلام
یکی بود یکی نبود... کلاغ ها ...
چقدر ناز نوشتی...
دیگه بهم سر نمی زنی؟؟
منتظرم...
معده ی دیدار توی خواب و بیدار...
پشت این پنجره ها دل می گیره
غم و غصه دل و تو می دونی
وقتی از بخت خودم حرف می زنم
چشام اشک بارون می شه تو می دونی
بعد از ۲۵ روز آپ کردم ... پیشم بیا خوشحال میشم .[گل][گل][گل]
سلام یاسمین جون
داداشتو فراموش نکن
ماه رمضان نزدیکه التماس دعا دارم
شادزی...
داداش روح اله
یکی بود ..یکی نبود
یه یاسی نامی بود که یه زمانی که خیلی هم دور نبود ، دم از معرفت میزد و وفا ودل تنگی و این حرفها
ولی
ولی
ولی
این روزگار نامراد کاری کرد که اون یاسی نام هم خودش شد جزو آدمهایی که باید براش نوحه بی وفائی سرود.
بدجنس! گشنه ! چرا کامنت منو خوردی ؟!
دیوار کوتاه تر از کامنت من پیدا نکردی ؟؟
به نظرت چرا کامنتم تایید نشد ؟ واقعا آیا چرا ؟!!!
لام وعاشق باشید.
چند نکته را می]وام برایتان عرض کنم. کسی از شنیدن این حرف ها خوشش نمیاد اما من می گم. منظورم به کل این نوع از احساسات و علاقهه ا است. امیدوارم که از دستم نارحت نشید. یه بار هم براتون پیام گذاشتم اما مثل اینکه شما خوشتون نیومد و نزاشتید داخل نظرات. مشکلی نیست اگه داخل نظرات نزارید مهم اینه که شما این مطلب رو بخونید و بهش فکر کنید.
امیدوار توی دنیا کسی نمونه که غمی خودساخته در وجودش مونده باشه و با غم خودشو کامل احسا نکنه. سوءتفاهم پیش نیاد.اما حرف من:
کسانی که آشنای طریقت عشق بشوند ، در دنیا نادرند و بهمین دلیل است ، که انسانها در بیراهه های احساس خود سرگردان وافسرده میشوند . همه کس دوست دارد عاشق بشود و معشوق ومحبوب باشد ، ولی اوّل انسان باید بیدار شود و این هنر عشقورزی را بیاموزد . بشر در خواب غفلت است ولی طالب عشق . به چه دلیل است که تلاشها به جائی نمیرسد ، بخاطراینست که این هنر را نیاموخته است و توان عشق ورزی را در خود زندانی کرده است و خدا و انسانهای دیگر را مقصرمیداند . کسی که بیدار شده است هیچ کس را جز خود مقصرنمیداند و بدان مرحله میرسد که امیال و اعمالش با هم هماهنگیداشته باشند و مجنون دلش را به بارگاه پر شکوه عشق لیلا میرساند
انسان گاهی به حدی متکی به دیگران میشوید که اگر به شما بگویند "خیلی شاد به نظر میرسید" احساس شادی می کنید. تحت تاثیر عقاید مردم قرار گرفتن را متوقف کنید. بهتر است به درون خود توجه کنید، اجازه دهید تا عرض اندام کند. خلاقیت خویش را بفهمید. اجازه دهید حس درونیتان چیزةایی به شما بگوید. به آن اعتماد کنید تا رشد کنید. اگر به آن اعتماد کنید، آن را تغذیه میکنید و قویتر می شوید. حتی اگر چیزهایی را به شما بگوید که شما دوست ندارید آنها را بشنوید آنجاست که شما باید خود را تغییر دهید. خود را بشناسید.
وابستگی ، انسان را از بی نهایت هستی ، به محدوده ای گره می زند، به مانند چشمی که از این همه رنگ ، فقط رنگ سیاه و سفید را ببیند.
وقتی خودت را وابسته به موقعیت یا فردی می کنی، در واقع خود را از موقعیت برتر و آزادی که داری به جایگاه پَست و محدودی تنزّل داده و گره می زنی. خود را شکننده میکنی. افراد و اشیاء دیگر زوال پذیر و رفتنیاند. شغل ، مدرک ، ثروت ، سلامتی ، احساس و ... ، همه تغییر پذیر و از بین رفتنی اند. و هرکس به آنها وابسته باشد نیز رنج فرسودگی ، تنهایی، جدایی و پست شدن را ناچاراً ، همواره با خود دارد.
و اما عشق
عشق فراتر از هر گونه وابستگی هاست. اگر تو به یک نفر وابسته شدی و بدون او می میری ، نام آن را عشق مگذار. مثل نوزادی که به شیر مادر وابسته است ، اگر شیر مادر نباشد کودک می میرد، چون وابسته است. عشق وابستگی نیست که با نبود معشوق ، فرد مردنی شود. اصلاً معشوقی که اکنون باشد و فردا نباشد ، چگونه می تواند عشق ایجاد کند، صرفاً یک نوع وابستگی می آورد. و صد البته هنگام از بین رفتن هم تاثر و اندوه.
آری عشق همیشه رو به تزاید است. عشق آزاد و رهاست و پیرو آن عاشق و معشوق هم چنین اند. عشق ، عاشق را هر روز فربه تر می کند. شادتر می کند. حرکت عشق فقط رو به جلوست. غم و شادی در عشق واقعی ، مساوی و لذت بخش است. معشوق شکستنی نیست، مردنی نیست، پژمردنی نیست ، بی وفا نیست. لذا عاشق هم به همین صورت پایدار ، قوی و رو به رشد است. و بیت زیر نیز توصیف چنین عشقی است.
خالق کوچک درفکر و وجود، ما انسانها هستیم و خوب توجه کنیم که خالق بزرگ و مهربان و بخشنده چه معجزه ها میکند . اگر درد و غمی به ما میدهد برای سازندگی خود ما میباشد ، که بتوانیم ایمانمان را قوی و توکل باو را در کُنه وجود خود جای دهیم و قناعت پیشه باشیم و از بدیها دوری نماییم .انسانی که این مشخصات را داشته باشد از هیچ اتفاقی نمی هراسد . نه آمدن ما باین دنیا بدست ما بوده و نه رفتنمان . ولی این مدتی که در کشتی زندگی قرار گرفته ایم میتوانیم تصمیماتی برای خودمان درنظر بگیریم که هم برای خودمان مفید باشد و بدیگران نیز صدمه ای نزند . و گرنه دچار طوفان دریا خواهیم شد و از آفتاب روشن و گرما بخش و ساحل اطمینان بخش دور خواهیم ماند
سلام [گل]
با آفتاب به دنیا آمدم و با آفتاب هم طلوع خواهم کرد
میشه گفت تقریبا آپم.
ممنون که اومدی عزیز
راستش منم طعم وابستگیو چشیدم
راست میگی..تلخه مثل ظهر مار
امیدوارم فقط وابسنه ی خدا باشی گلم
بازم پیشم بیا
سلام
خوبی؟
کجااایی؟
چرا نمی آپی؟
سلام
خوبی
باز هم مثل همیشه حرفهای زیبا و جالبی در وبلاگت داری
امیدواریم موفق و شاد باشی
سلام
. نوشتههات اعداد بالای ۵۰-۶۰ تا نظر داشت. این یعنی اینکه احتیاجی نیست من از وبلاگت تعریف کنم. اما واقعا قشنگ بود.
منتظر حضور گرمت توی وبلاگم هستم.
سلام خوبی عزیز
کم پیدائی
همیشه مطالب خوب داری با عکسهای زیباتر
موفق باشی و سلامت
چه تعبیر زیبایی .اما فکر نکنم اگه کلاغ ها هم به خونه برسند آخر قصه ی ما آدما تغییری کنه . آخر قصه تا ما نخواهیم همینه .
به امیددیدار یاسمین عزیز
سلام
می شه یه خورده واضح تر بگین ؟
من نگرفتم!!!!!!!!!
راستی حال و احوالت چطوره؟
بدون قرص چطوری سر می کنی؟
منو ببخش ، خیلی بد شده بودم
یعنی یه کمی سرم شلوغ شده بود اصلا یادم رفت حالت و بپرسم
و وقتیم یادم میومد دیگه کامنت گذاشته بودم و ...........
ببخشید
غم هات کوتاه
سلام یاسی جون
از اینکه لطف کردی و به من سر زدی ممنونم.
امیدوارم که حالت خوبه خوب باشه .
راستی می دونی
آماره ازدواج در چه حیوانی بیشتره؟ تو حلزون چون هم خونه داره هم ماشین .
قربون خواهر عزیزم
یاسی عزیز
ممنونم به خاطر نوشته زیبات
خیلی عالی بود
تو همیشه من روشرمنده میکنی
هر وقت که دوست داشتی هر وقت که دلت گرفت هر وقت که احتیاج به صحبت کردن داشتی تا اروم بشی روی داداشت حساب کن چون نمیتونم ناراحتی خواهرم رو ببینم ها
یاسمین بهترین آرزو ها رو برات ارزو میکنم