. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . تقدیم به همه کسانی که جوابشان بی وفائی یار بوده است. . . . . . . . . . . . . . .
درباره من
همیشه تنها ............
یه روز عشقت رو دزدیدم و برای اینکه جاش مطمئن باشه اون رو تو قلبم
قایم کردم اما نمی دونستم که یه روز برای اینکه اون رو پس بگیری قلبم
رو می شکنی
ادامه...
- اثر یک غفلت و کم توجهی چه بسا گران تمام شود: - مست بگذشتی و از حافظت اندیشه نبود آه اگر دامن حسن تو بگیرد آهم - آن پری بگذشت و سوی ما نگاهی هم نکرد کشت در ره بیگناهی را و آهی هم نکرد - و از سوی دگر چه بسا کینه ای که هیچ وقت از بین نرود، به قول محتشم کاشانی: - روزی که خار تربت من گل دهد مرا باشد ز خار تو خون در جگر هنوز - و سر آخر آنکه: - گر جفا دیدی تو از من بی وفا تو وفاداری، مکن با من جفا (مرا آن روز شادی گشت مشمول که پاسخ دادی ام با قلب محزون! )
فقط می تونم بگم بابت همه چیز ممنون...فکر نمی کردم کسی که وبلاگ نداشت همیشه به من سر بزنه و منو شرمنده کنه دلت شاد مجد عزیز
به نام خدا سلام یاسی جوونم...خوبی گلم....؟ ولی من دوست دارم خاره گل بره تو دستم... و بعدش از انگشتم خون بچکه...بعدش اونی که دوسم داره اون خونو بمکه... وای چه لذتی داره.... اینم یه عشقه.... منآپم...یا حق!
بدجوری بردیم تو فکر دختر... من همونیم که وقتی یه خار رفت توی دستم شروع کردم به له کردن باقیه رزها.... انگار یه موضوع ساده رو تا امروز نفهمیده بودم... انگار منتظر یه تلنگر بودم... بدجوری بردیم تو فکر دختر...بدجوری.... ازت ممنونم... دوست تو.. ( در ضمن به سینوهه گفتم ... خودش به زودی برات کامنت میذاره..میخواست از سیستم من بذاره نذاشتم..یه کم خونه گیره..اما میذاره برات..یعنی امیدوارم که بتونه..) مراقب خودت باش... آتوس ..
شاید این دیوانگیست که همون گل روز رو به خاطره وجود همون خار کوچولو نادیده بگیریم.چرا بعضیا این کارو میکنند و به یکباره همه خوبیها یکنفر و عشقشون رو نادیده میگیرند و فقط اون یک خار رو میبینند؟.کاش هممون فقط محو زیبایی گل میشدیم .
سلام بابا تو خیلی رو داری نمی دونم که چی بگم اصلآ خجالت میکشم بگم این هم منو سر کار گذاشتی بدن به من میگی بی معرفت تو خیلی پروی من خر و که دل به کی خوش کردم بابا بی خیال ما که دل بریدیم آره بابا تو با معرفتی عاقلا دانن
سلام. نمیدونم چه شکلی سر از وبلاگت در اوردم شاید بهتر بود اینجوری یاد گذشتم بیفتم... چیزی شبیه نوشته هات شاید بدتر .. تموم نوشته هات و خوندم، همون خفه گی ، حس تنهایی، دوری و انتظار و گذشته وو همه اون چیزای که خیلی وقت بود ازشون دور شده بودم به یکباره تموم تنم و گرفتن... شاید برام خوب باشه.
من و رها کن از این فکر تنهایی نه تو نرفته ی تو هنوزم اینجایی موفق باشی
سلام با کلامت کاملم موافقم. زندگی هم اینجوری هست اگه تو یه ماجرایی شکست خوردیم نباید دیگه تلاش نکنیم اگه تو عشق شکست خوردیم نباید از عاشق شدن بترسیم و از همه متنفر بشیم. بلکه باید جسورتر و بهتر قدم به جلو گذاشت و نترسید.
حتی همون گلی هم که خارش به دستم رفته باشه رو هم خیلی دوست دارم. شاید توو لحظه هم از درد فقط به خارش نگاه کرده باشم. البته اگه عاشق باشی نه دردشو احساس میکنی و نه خاری میبینی رویاشم هرچند هیچوقت واقعی نشد ولی اونقدر شیرین بود که با هیچ واقعیتی عوضش نمیکنم
کوچیک تر که بودم فکر می کردم بارون اشک خداست ولی مگه خدا هم گریه می کنه چرا باید دل خدا بگیره!!!! دوست داشتم زیر بارون قدم بزنم تا بوی خدا رو حس کنم اشک خدا را تو یه کاسه جمع کنم تا هر وقت دلم گرفت کمی بنوشم تا پاک و آسمانی شوم! آسمان که خاکستری می شد دل منم ابری می شد حس میکرم که آدما دل خدا رو شکستند و یا از یاد خدا غافل شدند همه می گفتند باران رحمت خداست ولی حس کودکانه من می گفت خدا دلش از دست آدما گرفته! شاد باشی گلم.راستی،آره گمنامی هم عالمی داره;)
از کجا شروع کنم از چی بگم، چطور بگم هر چی فکر می کنم چیزی که لایقت
باشه به ذهنم نمی رسه
دوستت دارم چون تنهاترین ستاره زندگی منی
دوستت دارم چون تنهاترین مصراع شعر منی
دوستت دارم چون تنهاترین فکر تنهایی منی
دوستت دارم چون زیباترین لحظات زندگی منی
دوستت دارم چون زیباترین رویای خواب منی
دوستت دارم چون زیباترین خاطرات منی
دوستت دارم چون به یک نگاه عشق منی
بیشتر فکر می کنم می فهمم چیزی تو این دنیا نیست که لایق تو باشه تو این همه
کلمه من برای گفتن حرف دلم کلمه کم می آرم
ولی اگه می خواهی بدونی چقدر دوست دارم برو زیر بارون و قطره های بارون و
بگیر اونایی رو که می تونی بگیری تو منو دوست داری و اونایی رو که نمی تونی
بگیری من تو را دوست دارم
از آتش پرسیدم محبت چیست؟ گفت از من سوزانتر است
از گل پرسیدم محبت چیست؟ گفت از من زیباتر است
از شمع پرسیدم محبت چیست؟ گفت از من عاشق تر است.
از خودش پرسیدم تو کیستی؟ گفت نگاهی بیش نیستم
سلام
man az yade azizanam dami ghafel nemimanam.
namidanam azizanamze man yadi konand ya na ?
مرسی که همیشه به من سر میزنی و با متن های زیبایی که مینویسی چشمان ما را به نوازشی زیبا دعوت میکنی.
وافعا زیباست
- اثر یک غفلت و کم توجهی چه بسا گران تمام شود:
- مست بگذشتی و از حافظت اندیشه نبود
آه اگر دامن حسن تو بگیرد آهم
- آن پری بگذشت و سوی ما نگاهی هم نکرد
کشت در ره بیگناهی را و آهی هم نکرد
- و از سوی دگر چه بسا کینه ای که هیچ وقت از بین نرود، به قول محتشم کاشانی:
- روزی که خار تربت من گل دهد مرا
باشد ز خار تو خون در جگر هنوز
- و سر آخر آنکه:
- گر جفا دیدی تو از من بی وفا
تو وفاداری، مکن با من جفا
(مرا آن روز شادی گشت مشمول
که پاسخ دادی ام با قلب محزون! )
فقط می تونم بگم بابت همه چیز ممنون...فکر نمی کردم کسی که وبلاگ نداشت همیشه به من سر بزنه و منو شرمنده کنه
دلت شاد مجد عزیز
به نام خدا
سلام یاسی جوونم...خوبی گلم....؟
ولی من دوست دارم خاره گل بره تو دستم... و بعدش از انگشتم خون بچکه...بعدش اونی که دوسم داره اون خونو بمکه... وای چه لذتی داره.... اینم یه عشقه....
منآپم...یا حق!
سلام من با دو پست جدید آپم .خوشحال میشوم به من سر بزنی
زندگـــــــی ، برگ بودن در مسیـــــــر باد نیست ! امتحان ریـــــشه هاست ! ریشه هم هـــــرگز اسیر باد نیست ! زندگــــــــی چون پیچکی است ! انتهایش می رسد پیش خــــــــــــد ا ...
سلام
زیبا نوشتی
زیبا نگاه کردی
آپم با داستانی زیبا
حتما بیااااااااااااااااااااااا
یاحق
بدجوری بردیم تو فکر دختر...
من همونیم که وقتی یه خار رفت توی دستم شروع کردم به له کردن باقیه رزها....
انگار یه موضوع ساده رو تا امروز نفهمیده بودم... انگار منتظر یه تلنگر بودم...
بدجوری بردیم تو فکر دختر...بدجوری....
ازت ممنونم...
دوست تو..
( در ضمن به سینوهه گفتم ... خودش به زودی برات کامنت میذاره..میخواست از سیستم من بذاره نذاشتم..یه کم خونه گیره..اما میذاره برات..یعنی امیدوارم که بتونه..)
مراقب خودت باش...
آتوس ..
شاید این دیوانگیست که همون گل روز رو به خاطره وجود همون خار کوچولو نادیده بگیریم.چرا بعضیا این کارو میکنند و به یکباره همه خوبیها یکنفر و عشقشون رو نادیده میگیرند و فقط اون یک خار رو میبینند؟.کاش هممون فقط محو زیبایی گل میشدیم .
سلام
بابا تو خیلی رو داری نمی دونم که چی بگم
اصلآ خجالت میکشم بگم
این هم منو سر کار گذاشتی بدن به من میگی بی معرفت تو خیلی پروی
من خر و که دل به کی خوش کردم
بابا بی خیال ما که دل بریدیم
آره بابا تو با معرفتی عاقلا دانن
سلام خوبی وبلاگت با حاله
خواستی به من سر بزن خوشحال می شم
اما آدرس وبلاگتون؟؟؟
سلام ممنون از حضور سبزت موفق باشی عزیز خیلی زیبا بود
سلام. نمیدونم چه شکلی سر از وبلاگت در اوردم شاید بهتر بود اینجوری یاد گذشتم بیفتم... چیزی شبیه نوشته هات شاید بدتر ..
تموم نوشته هات و خوندم، همون خفه گی ، حس تنهایی، دوری و انتظار و گذشته وو همه اون چیزای که خیلی وقت بود ازشون دور شده بودم به یکباره تموم تنم و گرفتن... شاید برام خوب باشه.
من و رها کن از این فکر تنهایی
نه تو نرفته ی تو هنوزم اینجایی
موفق باشی
درود. باید ماند
تاریکی را کشت
نور را از اعماق سیه چاله ها بیرون اورد
ان روشنایی را میبینی
کم است اما هست
تو رهایش کن
دامون وزیریان
سلام دوست خوبم
مرسی که سر زدی
سلام رفیق
آره شاید دیوانگیست که از همه ی گل ها متنفر باشیم . . .
اما این رسم زندگیست
برای کسی که همه چیزت هست همه کار می کنی
( تهی ز قهر و کین شدم
برهنه چون زمین شدم
مراتو خواستی این چنین
ببین که اینچنین شدم )
اما اون نمی فهمدت
اون میره و اگه نفر بعدی باشه
اون می فهمتت
اون همونیه که تو میخوای
ولی تو دیگه اون آدم نیستی . . . .
یه چیزی مثل جمله ی معروف ویل دورانت
( زندگی بد ساخته شده . . . ) .
خیلی حرف زدم ، ببخش .
ممنون که به ویرانه ی من پا نهادین .
دمت گرم و سرت خوش باد .
قرررررررررررررررربانت .
داریوش .
سلام یاسمین جون ممنون از اینکه بهم سر زدی خوشحال شدم دوست دارم
با تشکر ملیکا
جدا غمگینه اینجا
آخه دلی شکسته....
من که هیچ گلی را نمی چینم ... اما از رویاهام دست کشیدم ... :(
سلام گل بی خار عزیز:
خیلی این جمله به دلم نشست . خیلی خوشحال شدم که این جمله را در وبلاگ تو عزیز خوندم .
گل باشی.
سلام وبلاگت خیلی قشنگه بهت تبریک عرض می کنم خوشحال می شم به من سر بزنی.........
سلام
بی وفا دیگه سر نمی زنی
سلام یاسمین
این دیوانگیست ...
که امید خود را به همه چیز از دست بدهیم بخاطر اینکه در زندگی با شکست مواجه
شده ایم ...
که از تلاش و کوشش دست بکشیم بخاطر اینکه یکی از کارهایمان بی نتیجه مانده است...
یاسمین من با اجازه لینکت کردم
موفق باشی
سلام
ممنون
اما شما؟؟؟
سلام عزیزم
وبلاگت خیلی خوشگل شده من خیلی وقته آنلاین نشدم
واسه همینه بهت سر نزدم
دلت شاد خانوم خانوماا
سلام
آره باهات موافقم اما ما همیشه همه چیز راا فدای یک اتفاق می کنیم ...
موفق باشی
سلام یاسمین جون ممنون از اینکه بهم سر زدی از این پستت هم مثل همیشه خیلی خوشم اوم توی دلم نشست راستی من آپم خوشحال میشم افتخار بدی
با تشکر ملیکا
سلام
با کلامت کاملم موافقم.
زندگی هم اینجوری هست اگه تو یه ماجرایی شکست خوردیم نباید دیگه تلاش نکنیم
اگه تو عشق شکست خوردیم نباید از عاشق شدن بترسیم و از همه متنفر بشیم. بلکه باید جسورتر و بهتر قدم به جلو گذاشت و نترسید.
حتی همون گلی هم که خارش به دستم رفته باشه رو هم خیلی دوست دارم. شاید توو لحظه هم از درد فقط به خارش نگاه کرده باشم. البته اگه عاشق باشی نه دردشو احساس میکنی و نه خاری میبینی
رویاشم هرچند هیچوقت واقعی نشد ولی اونقدر شیرین بود که با هیچ واقعیتی عوضش نمیکنم
18 سال پیش....
18سال پیش توی همینروز بود که محکوم شدم به زندگی ...ساعت شیش عصر .........
*****پرسه های عاشقانه به مناسبت تولدم آپ شد*****
سلام یاسمین جان
.
چقدر قشنگ
.
اماااااااااااااااااا شــــــــــــــــــــــــــــــــــاید !!!
.
موفق باشی
.
شاد وپیروز
.
به امید دیدار ... .
خب ....میبینم که تو هم گاهی وقتها مثل من از امید هم مینویسی........خیلی خوبه.....این لحظه ی پر امید......لحظه ی پر شکوهیست
رویاها وقتی حقیقت پیدا می کند که مال او نباشد چون اگر هم اتفاق بیفتد جز تلخی هیچ ندارد
پس بهتر رویاهامو واسه چیزای قشنگ بزارم
یاسمین جان
سلام
عزیزم شعر قشنگی رو نوشتی نه این دیوانگی نیست ...
این شرط عقل که با احتیاط عمل کنیم
اون هم توی این روزگار که همه چیز جایگاهایش عوض شده
نازنین خانومی با اجازه تو رو لینک کردم
همیشه شاد باشی . لبهایت پر از خنده
سلام یاسی جان
آفرین ، درسته . زندگی هنوز زیباست حتی اگر خیلی خار تو دستامون فرو بره .
فقط یادت باشه شاید رو هم نباید می گفتی بگو حتماٌ همینطوره
کوچیک تر که بودم فکر می کردم بارون اشک خداست ولی مگه خدا هم گریه می کنه چرا باید دل خدا بگیره!!!! دوست داشتم زیر بارون قدم بزنم تا بوی خدا رو حس کنم اشک خدا را تو یه کاسه جمع کنم تا هر وقت دلم گرفت کمی بنوشم تا پاک و آسمانی شوم! آسمان که خاکستری می شد دل منم ابری می شد حس میکرم که آدما دل خدا رو شکستند و یا از یاد خدا غافل شدند همه می گفتند باران رحمت خداست ولی حس کودکانه من می گفت خدا دلش از دست آدما گرفته!
شاد باشی گلم.راستی،آره گمنامی هم عالمی داره;)
امضا:یک ناشناس
درود بر تو.کاملا درسته و من هم فکر می کنم درباره ی یاران کم محبت خویش باید همین رویه و فکر رو داشته باشم.پیروز باشی.