حرفهــــــــــای یه دختــــــــــر غمگین

. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . تقدیم به همه کسانی که جوابشان بی وفائی یار بوده است. . . . . . . . . . . . . . .

حرفهــــــــــای یه دختــــــــــر غمگین

. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . تقدیم به همه کسانی که جوابشان بی وفائی یار بوده است. . . . . . . . . . . . . . .

۵۴۶

 

کابوس تو را فراموش خواهم کرد .....

 

حس غریبی داشتم از آن روز سر بر شانه هایم نهادی نگاهی انداختی .....

 

خندیدی ..... من گریستم ...... فریاد بر آوردی...... سکوت کردم.....!

 

کوله باری از درد ..... خسته از زمانه ..... آدم ها ..... حتی خودت !

 

به چشمانم خیره شدی ..... چشمکی زدی ....... دیوانه کردی مرا .....

 

دوباره خندیدی این بار من نیز خندیدم ...... دستانم را به چشمانت هدیه

 

کردم .....

 

بوسیدی ..... گریه کردم ..... تو نیز گریستی ........ دقایقی گذشت ......

 

در آعوش تو آرام گرفتم ...... لحظه ای سکوت میان من و تو غوغایی کرد .......

 

تا به خود آمدم با هم رفته بودیم ......

 

نامت را پرسیدم ......از دل ..... از همین آدم ها ...... همه گفتند ......

 

تنهایی .....!

 

دیگر میدانم که تنهایی خیلی بهتر است ...... خیلی

 

بگذریم ......

 

خدا هست ...... من هستم ...... و زندگی زیباست ...... خیلی زیباست

 

خدای بزرگ

 

خدای خورشید پشت ابر

 

خدای دقایق شاد و غمگین

 

مرا یاری ده تا امید را چاره ساز ناامیدی هایم سازم که تو بزرگی و امید بخش

 

                                                                            

                                                                                آمین

 

 

 

نظرات 21 + ارسال نظر
علی تنها دوشنبه 11 دی‌ماه سال 1385 ساعت 20:01 http://www.harameshgh.blogsky.com

محمود شنبه 2 دی‌ماه سال 1385 ساعت 19:30 http://www.finder.blogsky.com

زندگی کن
دو روز مانده بود به پایان جهان تازه فهمیده بود که هیچ زندگی نکرده است، تقویمش پر شده بود و تنها 2 روز ‏خط نخورده باقی مانده بود. پریشان شد و آشفته وعصبانی نزد خدا رفت تا روزهای بیشتری از خدا درخواست کند. ‏التماس و درخواست کرد،آسمان و زمین را به هم ریخت،خدا سکوت کرد،جیغ زد وجنجال راه انداخت،خدا سکوت ‏کرد،به پرو پای فرشته ها پیچید، خدا سکوت کرد،کفر گفت و سجاده را دو انداخت، خدا سکوت کرد،دلش گرفت و ‏گریست و به سجاده افتاد خداوند سکوتش شکست و گفت:عزیزم اما یک روز دیگر هم رفت تمام روز را به بدو ‏بیراه و جاروجنجال از دست دادی تنها یک روز دیگر باقیست بیا این یک روز را زندگی کن! او لابه لای هق هق ‏اش گفت اما با یک روز چه می توان کرد خداوند فرمود:آنکس که لذت یک روز زیستن را تجربه کند گوی هزار ‏سال زیسته، وآن که امروزش را نمی یابد هزار سال بکارش نمی آید، وآن هنگام سهم یک روز زندگی را در ‏دستانش ریخت وگفت:حالا برو زندگی کن،او مات ومبهوت به زندگی نگاه کرد که درگودی دستانش میدرخشید. ‏می ترسید راه برود می ترسید زندگی از لای انگشتانش بریزد. قدری ایستاد و بعد با خودش گفت وقتی فردای ‏ندارم نگه داشتن این زندگی چه فایده ای دارد، بگذار این یک روز را مصرف کنم آن وقت شروع به دویدن ‏کرد.زندگی را به سرورویش پاشید زندگی را نوشید،زندگی را بوئید و چنان به وجد آمد که دید میتواند تا ته دنیا ‏بدود میتواند بال بزند و پا روی خورشید بگذارد او در همان یک روز آسمانخراشی را بنا نکرد،زمینی را مالک ‏نشد،مقامی را به دست نیاورد اما در همان روز دست بر پوست یک درخت کشید،روی چمن خوابید،کفش دوزکی ‏را تماشا کرد وسرش را بالا گرفت و ابر ها رادید ،به آنهای که نمی شناختنش سلام کرد وبه آنهایی که دوستش ‏نداشتند از ته دل دعا کرد او در همان روز آشتی کرد خندید وسبک شد،لذت برد سرشار شد وبخشید وعبور کرد ‏وتمام شد او در همان روز زندگی کرد.فرشته ها در تقویم خداوند نوشتند:‏
امروز او در گذشت، کسی که هزار سال زیسته بود...‏

امیر شنبه 2 دی‌ماه سال 1385 ساعت 15:07 http://baghevojod.blogsky.com

سلام خوووبی؟ ایول منم میگم آمییییییییییییییییین
در ضمن از این حرفا نزن نمی دونم شرمنده و ......
وظیفه است تازه دروغم که نگفتم
بای جیگر

پینه دوز شنبه 2 دی‌ماه سال 1385 ساعت 13:42 http://pineh-doz.blogsky.com

سلام٬ خوبی؟
همین که خداهست کافیه که بگم خوبی .

فاطمه شنبه 2 دی‌ماه سال 1385 ساعت 10:57 http://mo0oli.blogsky.com

سلام یاسمین جون
خوبی؟ چه دعای قشنگی بود...خیلی ناز بود.
یه دعای کوچولوام واسه ما بکن.
من همون آوام. منتهی با اسم خودم مینویسم. تو آوای شرقی توضیح دادم. دوست داشتی به جای لینک اوای شرقی این لینک جدید رو بذار
قربونت.

مسعود شنبه 2 دی‌ماه سال 1385 ساعت 10:05 http://sama-love.blogsky.com

اگه هممون می دونستیم که خدا چقدر ما رو دوست داره هیچ وقت عشق کسی نمی شدیم.

MAX PAYNE شنبه 2 دی‌ماه سال 1385 ساعت 03:19 http://maxpaynethefall.blogsky.com

سلام
شب بخیر

آرش از وبلاگ پریچهر شنبه 2 دی‌ماه سال 1385 ساعت 01:27 http://cocacola.blogsky.com/

سلام یاسمین جان
متن دلگیری بود ، یاداور خاطرات ...
شرمنده که نمیرسم به همه پستات
.
شاد باشی عزیز دلم
.
خداحافظ همین حالا ... .

حاج متین شنبه 2 دی‌ماه سال 1385 ساعت 01:01 http://hajmatin.persianblog.com

قشنگ بود! همه ی جوونا همین جوری شدن! از ناچاری پناه می برن به خدا! دو روز دیگه دوباره حالشون خراب میشه! موفق باشی!

داداشی شنبه 2 دی‌ماه سال 1385 ساعت 00:11

سلام خواهری....من هم یلدا رو تبریک میگم...البته دیشب هم با اس ام اس تبریک گفتم...اما اینجا هم جای خودش....دوستت دارم...بوس....بای

م.نفس جمعه 1 دی‌ماه سال 1385 ساعت 23:52 http://rue.blogsky.com

سلام خوشگلم خیلی دلم میخواد ببینمت
دوست دارم
اینو باور کن

احمد جمعه 1 دی‌ماه سال 1385 ساعت 23:50 http://zoeram.blogsky.com

سلام
خوبی شما
چه خبر بزرگوار
من خیلی تو را قبول دارم ولی نمی دونم چرا این مطالب باید با وبلاگ شما تبلیغ بشه
هر چند میدونم نیازه ولی نباید به رسوایی برسه
نه

ستاره جمعه 1 دی‌ماه سال 1385 ساعت 22:51 http://mah-setare.blogsky.com/

مردودیت در زندگی مرگ است
تو زنده ای، پس موفق و پیروزی

سلام یاسمین عزیزم زیبا نوشتی
دوست دارم
سبز باشی

ستاره جمعه 1 دی‌ماه سال 1385 ساعت 15:38 http://setareh-banoo.blogsky.com

سلام یاسمین جون
ممنون عزیزم اومدی پیشم.
اره من مشهدم.چطور مگه؟
بازم بیا پیشم.
مطلبت خیلی جالب و قشنگ بود.
شاد باشی و همیشه خندان

سیاوشی.عاشقانه ها جمعه 1 دی‌ماه سال 1385 ساعت 14:50 http://arezoo62.mihanblog.com

سلام یاسمین عزیز اول از هر چی یلداتون مبارک....
تنهایی قصه غریبیست........ امیدوارم خدا امید را در دل همه عاشقا جایگزین کنه... این نوشته هم زیبا بود... مرسی...
شاد باشی و پایدار... در ضمن ممنون از حضور همیشگی و گرمت در محفل عاشقانه ها..........

سعید جمعه 1 دی‌ماه سال 1385 ساعت 14:11 http://mastaneh.blogsky.com

سلام ...

آره منم خیلی وقته با این تنهایی یار شدم ... رفیق خوبیه! هیچ وقت تنهام نذاشته و همه جا باهامه ...
حتی حالا که ازش متنفر شدم هم ازم دل نمی کنه ...

آمین ...

راستی با اجازت لینکت رو گذاشتم تو وبلاگم چون اینجا از معدود جاهایی هست که حرف دلم رو می شنوم ...

شاد باشی ...

یک ناشناس جمعه 1 دی‌ماه سال 1385 ساعت 13:23 http://nightlight.blogsky.com

سلام.
آنگاه که پیچک عشق و گرد انتظار با هم در آمیزند و از آمیزش آنان غنچه ای بروید آن را تقدیم تو می کنم.آندم که نگاهی هزار گفته نا گفته را فاش کند تو را خواهم خواند.آن زمان که تاریخ همه را در خود می بلعد تو را به یاد خواهم آورد.آن هنگام که بوسه ای یخ وجودت را بشکند تو را می بوسم و روزی که چنگال روزگار مرا از تو جدا کند با یاد تو خواهم خفت.
تو هم روزی بر مزارم بیا و با خود زمزمه کن او کسی بود که روزی دوستش داشتم.
یلدات مبارک.موفق باشی.
امضا:یک ناشناس

سامان جمعه 1 دی‌ماه سال 1385 ساعت 12:04 http://www.mirs.blogfa.com

سلام

آمین


یا علی مدد......

فرزاد جمعه 1 دی‌ماه سال 1385 ساعت 10:10 http://petti.blogsky.com

آمین
سلام یاسی جان
خوشحالم کردی بهم سر زدی
یلدات مبارک(با تاخیر)
امیدوام همیشه موفق و پیروز باشی
آرزومند آرزوهای پاک تو.....فرزاد

علی جمعه 1 دی‌ماه سال 1385 ساعت 09:59 http://takotanhazirebaroon.blogsky.com

سلام...
به امید روز تو روز من و روز همه اونهایی که یه روز به عشق واقعی میرسیم...
خوش باش و سلامت...
صبر کن هر چب خیره همون میشه...

احسان جمعه 1 دی‌ماه سال 1385 ساعت 09:58 http://sanamsath.blogfa.com

سلام
وبلاگت قشنگه
ممنون از اینکه نظر دادی
موفق باشی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد