حرفهــــــــــای یه دختــــــــــر غمگین

. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . تقدیم به همه کسانی که جوابشان بی وفائی یار بوده است. . . . . . . . . . . . . . .

حرفهــــــــــای یه دختــــــــــر غمگین

. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . تقدیم به همه کسانی که جوابشان بی وفائی یار بوده است. . . . . . . . . . . . . . .

۴۵۳

 

دوست داشتن همیشه گفتن نیست گاه سکوت است و گاه نگـــاه . . .

غریبه! این درد مشترک من و توست که گاهی نمی توانیم

در چشمهای یکدیگر نگاه کنیم

 

نظرات 5 + ارسال نظر
گذر دوشنبه 27 شهریور‌ماه سال 1385 ساعت 13:39 http://gozar.blogspot.com

همه چیز روزی درست خواهد شد تنها ما نمی دانیم کی و چه جوری

احسان دوشنبه 27 شهریور‌ماه سال 1385 ساعت 09:30 http://beigzadeh.blogfa.com

اولش به رسم دید و بازدید اومدم سری بزنم. چقدر حالم گرفته شد وقتی داستان زندگیت رو فهمیدم. آخه من هم یه وقتی این بلا سرم اومد.
بر سفره‌ی دل آنکه صمیـــمانه نشست
افسوس، نمک خورد و نمکدان بشکست
با دیــــــده‌ی اغماض گذشـــــــتیم از او
ما مردی خویـــــــش را ندادیــم از دست
آره، رفت و جلو چشمام با یکی دیگه ازدواج کرد، دلم می خواست زمین دهن باز کنه و منو برای همیشه فرو ببره. چون وقتی که کسی رو با تمام وجود میخوای و اون نامردی میکنه دیگه توی دنیا به کی میشه اعتماد کرد؟ مدتهای زیادی دیگه سرم پایین بود و حتی دوست نداشتم توی روی کسی نگاه کنم. اما یه روز سبز بهاری وقتی که از زمین و زمان خسته بودم، خدا یه دختر ناز و آسمونی سر راهم گذاشت، ماه ماه! کسی که با تمام وجودش دوستم داشت. اولش باورش برام سخت بود، اما سریع باورش کردم. اون دختر الان سه ساله که زنمه و زیر یک سقف با هم زندگی میکنیم. با خودم میگم خدا دوستم داشت، خیلی! بعد از سه سال الان هم که از خونه میرم بیرون مرتب زنگ میزنه و دلش برام تنگ میشه.
باور دارد که دختری خوشـبخت است
از این بابت خیال من هـم تخت است
معشوقه‌ی من از آسمان آمده است
انگار که باورش برایت سخت است؟!
مطمئنم اگه توی دلت،‌برای خودت آدم خوبی باشی و قصد نامردی کردن به هیچ کسی رو نداشته باشی، یه روزی خدا راهی رو پیش پات میذاره که روزی هزار بار میگی خدا رو شکر که اولی نشد و این شد! آره یه روز اون اولی رو توی خیابون دیدم... انگار خیلی دوست داشت بیاد باهام صحبت کنه اما هرگز! فقط به اندازه‌ی جواب سلام کفایت کردم و در حسرت صحبت کردن گذاشتمش، پشیمونی رو توی چشماش دیدم. ولی من فاتح! خوشبخت! خدا کنه همینجوری بمونم.
بهم سر بزن. یه دور که شعرهام رو بخونی داستان زندگیم دستت میاد
یا حق!

هومن یکشنبه 26 شهریور‌ماه سال 1385 ساعت 23:09 http://lopo.blogsky.com

و گاهی نمیتوانیم حتی دوست داشتن را ابراز کنیم
شاد باشی

ساحر یکشنبه 26 شهریور‌ماه سال 1385 ساعت 22:47 http://x-wolf.blogsky.com

عشق واقعی تنهایی را به یگانگی مبدل می سازد. اگر دیگری را ذوست می داری، اگر می خواهی یاریش کنی، کمک کن تا یگانه شود. نه نباید او را اشباع کنی. تلاش نکن با حضور خود بگونه ای او را کامل کنی. دیگری را کمک کن تا یگانه شود. چنان سیراب از وجود خود که نیازی به حضور تو نباشد

روز خوش mr.wolf

سازمان فضای ناسا یکشنبه 26 شهریور‌ماه سال 1385 ساعت 21:39 http://www.mem00l.blogsky.com



گــــــــــــــــــاه نگا هت من را به


بی راهی کشاند


برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد